جدول جو
جدول جو

معنی هم رکابی - جستجوی لغت در جدول جو

هم رکابی
با هم سواره حرکت کردن، ملازمت رکاب
تصویری از هم رکابی
تصویر هم رکابی
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

دو یا چندتن که با هم سواره حرکت کنند، کسی که در التزام رکاب بزرگی حرکت کند ملتزم رکاب: هر کجا شاه جهان لشکر کشد بر خصم ملک نصرت و تایید باشد هم عنان و هم رکاب. (سوزنی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هم رکاب
تصویر هم رکاب
دو یا چند سوار که در کنار هم حرکت کنند، کنایه از قرین، همنشین
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از یک رکابی
تصویر یک رکابی
اسب یدک، جنیبت، کنایه از کسی که اصرار و پافشاری می کند، کنایه از با اصرار و پافشاری، برای مثال یک رکابی مپای بر سر زهد / چون شود دل عنان گرای صبوح (خاقانی - 4٨٢)، رفیق، دوست
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از عظم رکابی
تصویر عظم رکابی
استخوان پرخشی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هم مکتبی
تصویر هم مکتبی
دریک مکتب درس خواندن
فرهنگ لغت هوشیار
بی تامل بی توقف: یک رکابی میای بر سر زهد چون شود دل عنان گرای صبوح. (خاقانی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هم راهی
تصویر هم راهی
هم سفری، اتفاق اتحاد، همنشینی صحبت، اعانت یاری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هم رازی
تصویر هم رازی
محرم اسرار بودن
فرهنگ لغت هوشیار
بیک شغل اشتغال داشتن هم شغلی، رقیب یکدیگر بودن، شرکت بادیگری در کاری و شغلی. یابه هم کار (همکار) دعوت کردن، از کسی خواستن تا در کاری و شغی شخص را یاری کند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هم کاری
تصویر هم کاری
هم شغلی، شرکت با دیگری در کاری و شغلی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از هم رای
تصویر هم رای
دو یا چند تن که دارای یک رای و عقیده باشند. هم داستان، یک دل
فرهنگ فارسی عمید